معنی فارسی parqueted
B2به معنی پوشاندن سطح با چوب بهصورت الگوهای مشخص.
Referring to a surface being covered with wood in specific patterns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تالار ضیافت به زیبایی با پارکت پوشیده شده بود.
مثال:
The banquet hall was beautifully parqueted for the event.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که در خانه جدیدشان از کفپوشهای پارکت استفاده کنند.
مثال:
They decided to have parqueted floors in their new house.
معنی فارسی کلمه parqueted
:
به معنی پوشاندن سطح با چوب بهصورت الگوهای مشخص.