معنی فارسی parried

B1

دفع کردن، به معنای جلوگیری از یک حمله یا حمله با حرکتی دفاعی و هوشیار است.

To ward off an attack or blow, especially in fencing or combat.

verb
معنی(verb):

To avoid, deflect, or ward off (an attack, a blow, an argument, etc.).

example
معنی(example):

او حمله را با شمشیرش دفع کرد.

مثال:

He parried the attack with his sword.

معنی(example):

او به طور ماهرانه‌ای به پیشرفت‌های او پاسخ داد.

مثال:

She expertly parried his advances.

معنی فارسی کلمه parried

: معنی parried به فارسی

دفع کردن، به معنای جلوگیری از یک حمله یا حمله با حرکتی دفاعی و هوشیار است.