معنی فارسی parrier
B2سمزنی، فردی که به کار سمزنی و مراقبت از پاهای حیوانات میپردازد.
A person who shoes horses or takes care of their hooves.
- NOUN
example
معنی(example):
پاهای اسب را سمزنی مهارت داشت.
مثال:
The parrier was skilled at shoeing horses.
معنی(example):
او سالها به عنوان سمزن کار کرد.
مثال:
She worked as a parrier for many years.
معنی فارسی کلمه parrier
:
سمزنی، فردی که به کار سمزنی و مراقبت از پاهای حیوانات میپردازد.