معنی فارسی part way
B1نیمه راه به معنای یک نقطه نزدیک به وسط یا مرکز چیزی است.
To a certain extent or halfway.
- IDIOM
example
معنی(example):
ما در نیمه راه سفرمان توقف کردیم تا پاهایمان را بکشیم.
مثال:
We stopped part way through our journey to stretch our legs.
معنی(example):
من در نیمه راه فیلم را ترک کردم زیرا از آن لذت نمیبردم.
مثال:
I left part way into the movie because I didn't enjoy it.
معنی فارسی کلمه part way
:
نیمه راه به معنای یک نقطه نزدیک به وسط یا مرکز چیزی است.