معنی فارسی part-owning
B1به معنای مالکیت جزئی در یک کسب و کار یا دارایی.
The act of owning a portion of something.
- VERB
example
معنی(example):
او بهصورت جزئی مالک یک استارتاپ با دوستانش است.
مثال:
She is part-owning a startup with her friends.
معنی(example):
آنها به صورت جزئی در کنار هم مالک رستوران هستند.
مثال:
They are part-owning the restaurant together.
معنی فارسی کلمه part-owning
:
به معنای مالکیت جزئی در یک کسب و کار یا دارایی.