معنی فارسی partable

B1

قابل قسمت‌کردن، به چیزی اشاره دارد که می‌تواند به قسمت‌های کوچکتر تقسیم شود.

Able to be divided into parts or shared among individuals.

example
معنی(example):

داده‌ها قابل قسمت‌کردن هستند و به آسانی می‌توان به اشتراک گذاشت.

مثال:

The data is partable and can be shared easily.

معنی(example):

ایده‌های قابل قسمت‌کردن او به پروژه گروهی کمک کرد.

مثال:

His partable ideas contributed to the group project.

معنی فارسی کلمه partable

: معنی partable به فارسی

قابل قسمت‌کردن، به چیزی اشاره دارد که می‌تواند به قسمت‌های کوچکتر تقسیم شود.