معنی فارسی parthenology

B1

پارتنولوژی، مطالعه فرآیندهای تولید مثل در برخی جانداران که در آن نیاز به تطابق نر و ماده نیست.

The study of reproduction without fertilization, especially in plants and some animals.

example
معنی(example):

پارتنولوژی مطالعه فرآیندهای تولید مثلی زنانه بدون باروری است.

مثال:

Parthenology is the study of female reproductive processes without fertilization.

معنی(example):

در پارتنولوژی، محققان بررسی می‌کنند که چگونه برخی از گونه‌ها به‌طور غیرجنسی تکثیر می‌شوند.

مثال:

In parthenology, researchers examine how some species reproduce asexually.

معنی فارسی کلمه parthenology

: معنی parthenology به فارسی

پارتنولوژی، مطالعه فرآیندهای تولید مثل در برخی جانداران که در آن نیاز به تطابق نر و ماده نیست.