معنی فارسی parthenope
B2پارتنوپه، شخصیتی افسانهای که به عنوان یکی از سرنایاتی شناخته میشود و به زیبایی و فریبندگی شهرت دارد.
A figure from mythology, one of the Sirens known for luring sailors with her enchanting singing.
- NOUN
example
معنی(example):
در اسطوره، پارتنوپه یکی از سرنایاتی بود که ملوانان را به هلاکت میکشاند.
مثال:
In mythology, Parthenope was one of the Sirens who lured sailors to their doom.
معنی(example):
پارتنوپه در داستانهای باستانی نماد زیبایی و خطر است.
مثال:
Parthenope represents beauty and danger in ancient tales.
معنی فارسی کلمه parthenope
:
پارتنوپه، شخصیتی افسانهای که به عنوان یکی از سرنایاتی شناخته میشود و به زیبایی و فریبندگی شهرت دارد.