معنی فارسی participant
A2 /pɑːɹˈtɪsəpənt/شرکت‌کننده، کسی که در یک فعالیت یا رویداد خاص شرکت می‌کند.
A person who takes part in something.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
One who participates.
مثال:
All participants must adhere to the rules of the competition.
adjective
معنی(adjective):
Sharing; participating; having a share of part.
example
معنی(example):
هر شرکت‌کننده در مسابقه مدرکی گرفت.
مثال:
Every participant in the competition received a certificate.
معنی(example):
کنفرانس شرکت‌کنندگان زیادی از کشورهای مختلف داشت.
مثال:
The conference had many participants from various countries.
معنی فارسی کلمه participant
:
شرکت‌کننده، کسی که در یک فعالیت یا رویداد خاص شرکت می‌کند.
