معنی فارسی participatively
B1به شیوهای مشارکتی، به معنای به اشتراک گذاشتن فعالیتها و فکرها با دیگران در یک محیط اجتماعی است.
In a manner involving participation; actively engaging with others.
- ADVERB
example
معنی(example):
کودکان به طور فعال و مشارکتی در پروژه شرکت کردند.
مثال:
The children participated actively and participatively in the project.
معنی(example):
این کارگاه به گونهای طراحی شده بود که شرکتکنندگان به طور مشارکتی در آن شرکت کنند.
مثال:
The workshop was designed to allow participants to engage participatively.
معنی فارسی کلمه participatively
:
به شیوهای مشارکتی، به معنای به اشتراک گذاشتن فعالیتها و فکرها با دیگران در یک محیط اجتماعی است.