معنی فارسی pasan

B1

پاس کردن به معنای موفقیت در امتحان یا آزمون.

To pass; to succeed in an examination or test.

example
معنی(example):

اگر او به شدت درس بخواند، می‌تواند امتحان را پاس کند.

مثال:

He can pasan the test if he studies hard.

معنی(example):

باید هفته آینده امتحان رانندگی‌ام را پاس کنم.

مثال:

I need to pasan my driving test next week.

معنی فارسی کلمه pasan

: معنی pasan به فارسی

پاس کردن به معنای موفقیت در امتحان یا آزمون.