معنی فارسی pasquillant
B1پَسکیولانت، به شیوهای انتقادی و طنزآمیز توصیف میشود.
Describing a manner that is critical and humorous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زبان پَسکیولانت مقاله باعث شد بحثهای زیادی بهوجود آید.
مثال:
The pasquillant tone of the article invited a lot of discussion.
معنی(example):
با رویکردی پَسکیولانت، او موضوع را بهخوبی مورد بررسی قرار داد.
مثال:
With a pasquillant approach, he tackled the subject matter effectively.
معنی فارسی کلمه pasquillant
:
پَسکیولانت، به شیوهای انتقادی و طنزآمیز توصیف میشود.