معنی فارسی pasquinader
B1پاسکینادر، فردی که به نوشتن یا خلق آثار طنزآمیز و انتقادی میپردازد.
A person who creates satirical works or writing.
- NOUN
example
معنی(example):
پاسکینادر با استفاده از شوخی، نواقص سیاستمداران را برجسته کرد.
مثال:
The pasquinader used humor to highlight the flaws of the politicians.
معنی(example):
به عنوان یک پاسکینادر ماهر، او نقدهای تنداقتصادی از هنجارهای اجتماعی را خلق کرد.
مثال:
As a skilled pasquinader, he crafted biting critiques of societal norms.
معنی فارسی کلمه pasquinader
:
پاسکینادر، فردی که به نوشتن یا خلق آثار طنزآمیز و انتقادی میپردازد.