معنی فارسی passay

B1

پاسا، یک نوع رسم یا فعالیت اجتماعی که در آن گروهی از افراد روی یک موضوع خاص ملاقات می‌کنند.

A ceremonial or social procedure often conducted with certain traditions.

example
معنی(example):

پاسا در روش سنتی انجام شد.

مثال:

The passay was conducted in the traditional manner.

معنی(example):

او نکات مهم پاسا را توضیح داد.

مثال:

He explained the important points of the passay.

معنی فارسی کلمه passay

: معنی passay به فارسی

پاسا، یک نوع رسم یا فعالیت اجتماعی که در آن گروهی از افراد روی یک موضوع خاص ملاقات می‌کنند.