معنی فارسی passbands

B1

باندهای عبوری به نواحی خاصی از فرکانس‌ها در سیگنال‌های رادیویی اشاره دارد که می‌توانند اطلاعات منتقل کنند.

Frequency ranges used in telecommunications that allow signals to pass through.

noun
معنی(noun):

The range of frequencies or wavelengths that can pass through a filter without being reduced in amplitude.

example
معنی(example):

ایستگاه‌های رادیویی مختلف در باندهای عبوری مختلف فعالیت می‌کنند.

مثال:

Different radio stations operate on various passbands.

معنی(example):

باندهای عبوری تعیین می‌کنند که کدام فرکانس‌ها برای ارتباط استفاده می‌شوند.

مثال:

The passbands determine which frequencies are used for communication.

معنی فارسی کلمه passbands

: معنی passbands به فارسی

باندهای عبوری به نواحی خاصی از فرکانس‌ها در سیگنال‌های رادیویی اشاره دارد که می‌توانند اطلاعات منتقل کنند.