معنی فارسی passionately

B2 /ˈpæʃənətli/

با شور و حرارت، به طرز عمیق با احساسات بیان شده.

In a way that shows strong feelings or beliefs.

adverb
معنی(adverb):

In a passionate manner.

example
معنی(example):

او با شور و اشتیاق درباره باورهایش صحبت کرد.

مثال:

She spoke passionately about her beliefs.

معنی(example):

آنها به‌طور شورانگیزی برای حقوق خود مبارزه کردند.

مثال:

They fought passionately for their rights.

معنی فارسی کلمه passionately

: معنی passionately به فارسی

با شور و حرارت، به طرز عمیق با احساسات بیان شده.