معنی فارسی passivating
B1پاسیواتور کردن، فرآیند ایجاد پوشش محافظ روی سطح برای جلوگیری از واکنشهای شیمیایی ناخواسته.
The process of applying a protective layer to a surface to prevent wear or chemical reactions.
- verb
verb
معنی(verb):
To reduce the chemical reactivity of a surface by applying a coating
example
معنی(example):
آنها دیوارههای راکتور را پاسیو میکنند تا از اکسیداسیون محافظت شوند.
مثال:
They are passivating the reactor walls to protect them from oxidation.
معنی(example):
روش پاسیو کردن شامل اعمال یک ماده شیمیایی خاص بر روی سطح است.
مثال:
The method of passivating involves applying a special chemical to the surface.
معنی فارسی کلمه passivating
:
پاسیواتور کردن، فرآیند ایجاد پوشش محافظ روی سطح برای جلوگیری از واکنشهای شیمیایی ناخواسته.