معنی فارسی passo

B1

در اینجا پاسو به معنای قدم یا حرکت خاصی است.

A step or movement, often used in dancing or other activities.

example
معنی(example):

او یک قدم به جلو در کار خود برداشت.

مثال:

He took a passo forward in his career.

معنی(example):

رقاص به زیبایی یک پاسو اجرا کرد.

مثال:

The dancer executed a passo gracefully.

معنی فارسی کلمه passo

: معنی passo به فارسی

در اینجا پاسو به معنای قدم یا حرکت خاصی است.