معنی فارسی passphrase
B1عبارت عبور، مجموعهای از کلمات یا حروف که برای امنیت بیشتر استفاده میشود.
A sequence of words or characters used for authentication, generally longer than a password.
- noun
noun
معنی(noun):
A password that comprises a whole phrase.
example
معنی(example):
یک عبارت عبور معمولاً از یک رمز عبور ساده ایمنتر است.
مثال:
A passphrase is often more secure than a simple password.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که عبارت عبور شما حداقل دوازده کاراکتر طول دارد.
مثال:
Make sure your passphrase is at least twelve characters long.
معنی فارسی کلمه passphrase
:
عبارت عبور، مجموعهای از کلمات یا حروف که برای امنیت بیشتر استفاده میشود.