معنی فارسی pastedness

B1

حالت یا ویژگی چسبانده شدن چیزی به سطحی دیگر.

The state of being adhered or attached to a surface.

example
معنی(example):

چسبندگی برچسب‌ها چشمگیر بود.

مثال:

The pastedness of the stickers was impressive.

معنی(example):

او چسبندگی دیوار را تحسین کرد.

مثال:

She admired the pastedness on the wall.

معنی فارسی کلمه pastedness

: معنی pastedness به فارسی

حالت یا ویژگی چسبانده شدن چیزی به سطحی دیگر.