معنی فارسی pastilla
B2پاستیلا، نوعی غذا از کشور مراکش که معمولاً با مرغ و بادام پر میشود و در خمیر برنجی طبخ میشود.
A traditional Moroccan dish, often made with layers of thin pastry filled with meat and spices, typically served as a savory pie.
- noun
noun
معنی(noun):
A Moroccan meat pie, usually of pigeon
example
معنی(example):
من از یک پاستیلا خوشمزه که با مرغ و بادام درست شده بود لذت بردم.
مثال:
I enjoyed a delicious pastilla made with chicken and almonds.
معنی(example):
پاستیلا یکی از بهترین بخشهای جشن خوشمزه مراکشی بود.
مثال:
The pastilla was one of the highlights of the Moroccan feast.
معنی فارسی کلمه pastilla
:
پاستیلا، نوعی غذا از کشور مراکش که معمولاً با مرغ و بادام پر میشود و در خمیر برنجی طبخ میشود.