معنی فارسی pastimer
B1پاستیمری به فعالیتهایی گفته میشود که برای پر کردن وقت و سرگرم شدن انجام میشوند.
Activities or hobbies aimed at passing time or keeping engaged.
- NOUN
example
معنی(example):
او فعالیتهای پاستیمری پیدا کرد تا خود را مشغول نگه دارد.
مثال:
She found pastimer activities to keep her busy.
معنی(example):
سرگرمیهای پاستیمری میتوانند بسیار پاداشدهنده باشند.
مثال:
Pastimer hobbies can be very rewarding.
معنی فارسی کلمه pastimer
:
پاستیمری به فعالیتهایی گفته میشود که برای پر کردن وقت و سرگرم شدن انجام میشوند.