معنی فارسی pastophor

B1

پاستوفور به معبدهای کوچک باستانی گفته می‌شود که معمولاً برای عبادت و پرستش استفاده می‌شد.

A small temple or shrine typically used for worship in ancient contexts.

example
معنی(example):

پاستوفور اغلب در متون باستانی اشاره می‌شود.

مثال:

The pastophor is often referenced in ancient texts.

معنی(example):

در باستان‌شناسی، پاستوفور ارزش فرهنگی قابل توجهی دارد.

مثال:

In archaeology, the pastophor holds significant cultural value.

معنی فارسی کلمه pastophor

: معنی pastophor به فارسی

پاستوفور به معبدهای کوچک باستانی گفته می‌شود که معمولاً برای عبادت و پرستش استفاده می‌شد.