معنی فارسی pastramis

A2

پاسترامی، نوعی گوشت نمک‌سود شده، دودی و ادویه‌زده است که معمولاً از گوشت بره یا گوساله تهیه می‌شود.

A type of kosher-style deli meat made from beef brisket and seasoned with various spices.

example
معنی(example):

من یک ساندویچ پاسترامی برای ناهار سفارش دادم.

مثال:

I ordered a pastrami sandwich for lunch.

معنی(example):

پاسترامی‌ها معمولاً با خردل و ترشی سرو می‌شوند.

مثال:

Pastramis are often served with mustard and pickles.

معنی فارسی کلمه pastramis

: معنی pastramis به فارسی

پاسترامی، نوعی گوشت نمک‌سود شده، دودی و ادویه‌زده است که معمولاً از گوشت بره یا گوساله تهیه می‌شود.