معنی فارسی patchboard
B1پچ‌برد، بوردی که برای اتصال و مدیریت سیگنال‌های الکتریکی و کابل‌ها استفاده می‌شود.
A board used for connecting and organizing electrical signals and cables.
- noun
noun
معنی(noun):
A component of a manual telephone switchboard, or of various early data processing equipment, in which circuits are completed with cords on a matrix of connections.
example
معنی(example):
پچ‌برد سیم‌های مختلف را به هم وصل می‌کند.
مثال:
The patchboard connects various wires.
معنی(example):
من از یک پچ‌برد برای مرتب کردن الکترونیک‌هایم استفاده کردم.
مثال:
I used a patchboard to organize my electronics.
معنی فارسی کلمه patchboard
:
پچ‌برد، بوردی که برای اتصال و مدیریت سیگنال‌های الکتریکی و کابل‌ها استفاده می‌شود.
