معنی فارسی pated
B1شکل گذشته فعل ‘پت’ به معنی لمس یا نوازش چیزی یا کسی به آرامی.
Past tense of the verb ‘pat’, meaning to touch or stroke something or someone gently.
- VERB
example
معنی(example):
او به آرامی بر سر گربه دست کشید.
مثال:
He pated the cat on the head gently.
معنی(example):
او به پشت دوستش دست زد تا او را دلداری دهد.
مثال:
She pated her friend’s back to comfort her.
معنی فارسی کلمه pated
:
شکل گذشته فعل ‘پت’ به معنی لمس یا نوازش چیزی یا کسی به آرامی.