معنی فارسی paternalistically
B2به معنای روشی که در آن رفتارهای پدرانه در تصمیمگیریها و اقدامات ابراز میشود.
In a manner that assumes a paternal role; providing assistance or guidance in a protective way.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور پدرانه با کارکنانش رفتار کرد.
مثال:
He acted paternalistically towards his employees.
معنی(example):
در یک کسبوکار بهطور پدرانه هدایتشده، تصمیمات اغلب برای دیگران گرفته میشود.
مثال:
In a paternalistically directed business, decisions are often made for others.
معنی فارسی کلمه paternalistically
:
به معنای روشی که در آن رفتارهای پدرانه در تصمیمگیریها و اقدامات ابراز میشود.