معنی فارسی patesiate

B1

عمل فراهم کردن یا تأمین احتیاجات افراد تحت سرپرستی یا رهبری.

To provide for those under one's care or leadership.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت نیازهای مردمش را پاتسی کند.

مثال:

He decided to patesiate the needs of his people.

معنی(example):

پاتسی کردن به معنای فراهم آوردن نیازها برای کسانی است که تحت مراقبت یک شخص هستند.

مثال:

To patesiate means to provide for those under one's care.

معنی فارسی کلمه patesiate

: معنی patesiate به فارسی

عمل فراهم کردن یا تأمین احتیاجات افراد تحت سرپرستی یا رهبری.