معنی فارسی path-

B1

مسیر، راهی مشخص که معمولاً برای عبور از مکانی به مکان دیگر استفاده می‌شود.

A way or track laid down for walking or made by continual treading.

example
معنی(example):

این مسیر به یک باغ زیبای می‌رسد.

مثال:

The path leads to a beautiful garden.

معنی(example):

ما از این مسیر درون جنگل عبور کردیم.

مثال:

We followed the path through the forest.

معنی فارسی کلمه path-

: معنی path- به فارسی

مسیر، راهی مشخص که معمولاً برای عبور از مکانی به مکان دیگر استفاده می‌شود.