معنی فارسی path-breaking
B2به اقدام یا نظری اطلاق میشود که بیشتر از آنچه که معمول و رایج است، جدید و مبتکرانه است.
Innovative and groundbreaking; introducing new ideas or methods.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند یک کشف پیشگامانه در پزشکی انجام داد.
مثال:
The scientist made a path-breaking discovery in medicine.
معنی(example):
ایدههای پیشگامانه او نحوه تفکر ما را تغییر داد.
مثال:
Her path-breaking ideas changed the way we think.
معنی فارسی کلمه path-breaking
:
به اقدام یا نظری اطلاق میشود که بیشتر از آنچه که معمول و رایج است، جدید و مبتکرانه است.