معنی فارسی pathless
B1بدون راه، به معنی عدم وجود مسیر مشخص به سوی یک مقصد است.
Without a defined path or route; often used to describe areas of wilderness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیر بدون راه ما را به آبشار پنهان راهنمایی کرد.
مثال:
The pathless trail led us to the hidden waterfall.
معنی(example):
او از بیابان بدون راه در پیادهرویاش لذت برد.
مثال:
He enjoyed the pathless wilderness on his hike.
معنی فارسی کلمه pathless
:
بدون راه، به معنی عدم وجود مسیر مشخص به سوی یک مقصد است.