معنی فارسی pathogenetic
B2پاتوژنیتیک به ویژگیهای مربوط به ایجاد بیماری و مکانیسمهای آن اشاره دارد.
Relating to the development or causation of disease.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از ژنها در اثرات پاتوژنیتیک یافت شدهاند.
مثال:
Certain genes have been found to have pathogenetic effects.
معنی(example):
مکانیسمهای پاتوژنیتیک بیماری آلزایمر هنوز در حال مطالعه هستند.
مثال:
The pathogenetic mechanisms of Alzheimer's disease are still being studied.
معنی فارسی کلمه pathogenetic
:
پاتوژنیتیک به ویژگیهای مربوط به ایجاد بیماری و مکانیسمهای آن اشاره دارد.