معنی فارسی pathognomic

B2

پاتوانومیک به نشانه‌های خاص و شناسایی‌کننده بیماری‌ها اشاره دارد.

Characteristic of or indicative of a particular disease.

example
معنی(example):

پزشک به دنبال علائم پاتوانومیک بیماری بود.

مثال:

The doctor looked for pathognomic signs of the illness.

معنی(example):

علائم خاصی برای شرایط خاص پاتوانومیک هستند.

مثال:

Certain symptoms are pathognomic for specific conditions.

معنی فارسی کلمه pathognomic

: معنی pathognomic به فارسی

پاتوانومیک به نشانه‌های خاص و شناسایی‌کننده بیماری‌ها اشاره دارد.