معنی فارسی patientness
B1ویژگی یا حالت صبور بودن؛ توانایی تحمل و صبر در شرایط سخت.
The quality of being patient; the state of having patience.
- NOUN
example
معنی(example):
صبوری او در برخورد با کودکان مشهود بود.
مثال:
His patientness was evident when dealing with the children.
معنی(example):
صبوری یک ویژگی ارزشمند در هر حرفهای است.
مثال:
Patientness is a valuable trait in any profession.
معنی فارسی کلمه patientness
:
ویژگی یا حالت صبور بودن؛ توانایی تحمل و صبر در شرایط سخت.