معنی فارسی patinations

B2

پاتینیشن‌ها به فرآیندها یا تکنیک‌هایی اشاره دارد که منجر به تغییر رنگ یا بافت‌های موجود بر روی سطوح فلزی می‌شوند.

Processes or techniques that alter the color or texture of metal surfaces.

noun
معنی(noun):

The application of a patina.

example
معنی(example):

پاتینیشن‌ها روی مجسمه برنزی به جذابیت زیبایی‌شناختی آن افزود.

مثال:

The patinations on the bronze statue added to its aesthetic appeal.

معنی(example):

تکنیک‌های مختلف به پاتینیشن‌های منحصر به فردی برای هر اثر هنری منجر می‌شوند.

مثال:

Different techniques result in unique patinations for each piece of artwork.

معنی فارسی کلمه patinations

: معنی patinations به فارسی

پاتینیشن‌ها به فرآیندها یا تکنیک‌هایی اشاره دارد که منجر به تغییر رنگ یا بافت‌های موجود بر روی سطوح فلزی می‌شوند.