معنی فارسی patissier

B1

شیرینی‌پز به شخصی اطلاق می‌شود که در تهیه و پخت انواع شیرینی‌جات تخصص دارد.

A pastry chef; a person who specializes in making pastries.

noun
معنی(noun):

Pastry chef

example
معنی(example):

شیرینی‌پز یک کیک شگفت‌انگیز برای عروسی درست کرد.

مثال:

The patissier crafted a stunning cake for the wedding.

معنی(example):

او سال‌ها تمرین کرد تا یک شیرینی‌پز ماهر شود.

مثال:

He trained for years to become a master patissier.

معنی فارسی کلمه patissier

: معنی patissier به فارسی

شیرینی‌پز به شخصی اطلاق می‌شود که در تهیه و پخت انواع شیرینی‌جات تخصص دارد.