معنی فارسی patronise

B1

تحقیر کردن، نشان دادن برتری به دیگران، به ویژه زمانی که فردی نسبت به دیگری رفتاری از سر دلسوزی و در عین حال تحقیرآمیز داشته باشد.

To treat in a way that is apparently kind but betrays a feeling of superiority.

verb
معنی(verb):

To act as a patron of; to defend, protect, or support.

معنی(verb):

To make oneself a customer of a business, especially a regular customer.

معنی(verb):

To assume a tone of unjustified superiority toward; to talk down to, to treat condescendingly.

معنی(verb):

To blame, to reproach.

example
معنی(example):

مرا تحقیر نکن؛ من می‌دانم چه کار می‌کنم.

مثال:

Do not patronise me; I know what I'm doing.

معنی(example):

برخی افراد به کسانی که تجربه کمتری دارند تحقیرآمیز رفتار می‌کنند.

مثال:

Some people patronise those who are less experienced.

معنی فارسی کلمه patronise

: معنی patronise به فارسی

تحقیر کردن، نشان دادن برتری به دیگران، به ویژه زمانی که فردی نسبت به دیگری رفتاری از سر دلسوزی و در عین حال تحقیرآمیز داشته باشد.