معنی فارسی patronymically
B1به شیوهای که نام پدر به عنوان بخشی از نام یا لقب فرد استفاده میشود.
In a manner relating to deriving one's name from that of a father or ancestor, especially in cultural naming conventions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت نام پدری به عنوان پسر پدرش شناسایی شد.
مثال:
He was identified patronymically as the son of his father.
معنی(example):
استفاده از عناوین به صورت نام پدری میتواند به روشن کردن نسلکشی کمک کند.
مثال:
Using titles patronymically can help clarify lineage.
معنی فارسی کلمه patronymically
:
به شیوهای که نام پدر به عنوان بخشی از نام یا لقب فرد استفاده میشود.