معنی فارسی pattern practice
B1تمرینی که برای یادگیری یا تقویت مهارتها با تکرار الگوها انجام میشود.
Practice that involves repeating patterns to develop specific skills.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای بهبود مهارتهای نقاشیاش تمرین الگو انجام داد.
مثال:
She did pattern practice to improve her drawing skills.
معنی(example):
تمرین الگو میتواند به نوازندگان در یادگیری ملودیها کمک کند.
مثال:
Pattern practice can help musicians learn melodies.
معنی فارسی کلمه pattern practice
:
تمرینی که برای یادگیری یا تقویت مهارتها با تکرار الگوها انجام میشود.