معنی فارسی pauperise

B1

بی‌چاره کردن، تبدیل کردن به فقیر، به وضعیتی رسیدن که فرد یا گروهی به طور جدی دچار مشکلات مالی شود.

To make someone poor or to reduce their financial resources significantly.

verb
معنی(verb):

To make someone a pauper; to impoverish

example
معنی(example):

سیاست‌های جدید ممکن است خانواده‌هایی را که به رفاه وابسته هستند، بی‌چاره کنند.

مثال:

The new policies might pauperise the families who rely on welfare.

معنی(example):

افزایش مالیات ممکن است بسیاری از مالکان کسب‌وکارهای کوچک را بی‌چاره کند.

مثال:

Increasing taxes could pauperise many small business owners.

معنی فارسی کلمه pauperise

: معنی pauperise به فارسی

بی‌چاره کردن، تبدیل کردن به فقیر، به وضعیتی رسیدن که فرد یا گروهی به طور جدی دچار مشکلات مالی شود.