معنی فارسی paupiette
B2پاپیته، غذایی فرانسوی که شامل تکهای گوشت است که دور یک پرکننده پیچیده میشود.
A dish of meat rolled around a filling and often braised.
- noun
noun
معنی(noun):
A thin slice of meat or fish wrapped around a stuffing then fried, baked or braised
example
معنی(example):
آنها یک پاپیته خوشمزه در شام سرو کردند.
مثال:
They served a delicious paupiette at the dinner.
معنی(example):
پاپیته یک غذای فرانسوی است که از گوشتی تشکیل شده که دور یک پرکننده پیچیده شده است.
مثال:
Paupiette is a French dish made of meat wrapped around a filling.
معنی فارسی کلمه paupiette
:
پاپیته، غذایی فرانسوی که شامل تکهای گوشت است که دور یک پرکننده پیچیده میشود.