معنی فارسی pawn off

B1

فروش یا واگذاری چیزی به دیگران به منظور کسب پول یا سود.

To sell something, often of little value, usually to get money.

verb
معنی(verb):

To get rid of (something or someone unwanted) by transferring it to another.

example
معنی(example):

او سعی کرد گیتار قدیمی‌اش را برای کسب پول نقد سریع بفروشد.

مثال:

He tried to pawn off his old guitar for some quick cash.

معنی(example):

آن تلویزیون شکسته را نفروش؛ ارزش تعمیر دارد.

مثال:

Don't pawn off that broken TV; it's worth repairing.

معنی فارسی کلمه pawn off

: معنی pawn off به فارسی

فروش یا واگذاری چیزی به دیگران به منظور کسب پول یا سود.