معنی فارسی pda
B1pda یک دستگاه الکترونیکی قابل حمل است که برای مدیریت وظایف، یادداشتها و برنامه زمانبندی استفاده میشود.
A personal digital assistant, a mobile device that helps manage tasks, notes, and schedules.
- NOUN
example
معنی(example):
من pda خود را همیشه با خود دارم.
مثال:
I carry my pda with me everywhere.
معنی(example):
یک pda میتواند به سازماندهی برنامه شما کمک کند.
مثال:
A pda can help organize your schedule.
معنی فارسی کلمه pda
:
pda یک دستگاه الکترونیکی قابل حمل است که برای مدیریت وظایف، یادداشتها و برنامه زمانبندی استفاده میشود.