معنی فارسی peace camp

B2

محلی که برای آموزش اصول صلح و همکاری ساخته شده است.

A gathering place for individuals to learn about peace and conflict resolution.

example
معنی(example):

آنها تابستان گذشته به یک اردوگاه صلح رفتند.

مثال:

They attended a peace camp last summer.

معنی(example):

اردوگاه صلح بر حل منازعه و تحمل تأکید داشت.

مثال:

The peace camp focused on conflict resolution and tolerance.

معنی فارسی کلمه peace camp

: معنی peace camp به فارسی

محلی که برای آموزش اصول صلح و همکاری ساخته شده است.