معنی فارسی pearlies
B1اشیاء یا جواهراتی که ویژگی مروارید مانند دارند و معمولاً زیبا و درخشان هستند.
Items or jewelry that have a pearly appearance.
- noun
noun
معنی(noun):
A pale greyish white colour, tinted with blue.
معنی(noun):
(especially in plural) A tooth.
example
معنی(example):
مرواریدها در نور خورشید به طرز درخشانی میدرخشدند.
مثال:
The pearlies were shining brightly in the sunlight.
معنی(example):
او مرواریدهایی به تن داشت که به زیبایی لباسش را تکمیل میکردند.
مثال:
She wore pearlies that complemented her outfit beautifully.
معنی فارسی کلمه pearlies
:
اشیاء یا جواهراتی که ویژگی مروارید مانند دارند و معمولاً زیبا و درخشان هستند.