معنی فارسی pearly queen
B1زنانی که در مراسم خاص به عنوان ملکه مرواریدی انتخاب میشوند و نماینده سنتهای محلی هستند.
A title given to women in the pearly tradition, representing cultural heritage and community spirit.
- noun
noun
معنی(noun):
The mother of a pearly family from East London.
example
معنی(example):
او در این رویداد به عنوان ملکه مرواریدی تاجگذاری شد.
مثال:
She was crowned as the pearly queen at the event.
معنی(example):
ملکه مرواریدی شادی را به جامعه آورد.
مثال:
The pearly queen brought joy to the community.
معنی فارسی کلمه pearly queen
:
زنانی که در مراسم خاص به عنوان ملکه مرواریدی انتخاب میشوند و نماینده سنتهای محلی هستند.