معنی فارسی peasantries
B1دهقانان به‌طور کلی، جوامع و زندگی روستاییانی که به کشاورزی مشغول هستند و فرهنگی خاص دارند.
A collective term for the social class of peasants and their communities.
- noun
noun
معنی(noun):
Impoverished rural farm workers, either as serfs, small freeholders or hired hands.
معنی(noun):
Ignorant people of the lowest social status; bumpkins, rustics.
example
معنی(example):
دهقانان در زمان‌های باستان آداب و رسوم خاص خود را داشتند.
مثال:
The peasantries of ancient times had their own customs.
معنی(example):
دهقانان معمولاً در برابر تغییرات در سبک زندگی خود مقاومت می‌کنند.
مثال:
Peasantries often resist changes to their way of life.
معنی فارسی کلمه peasantries
:
دهقانان به‌طور کلی، جوامع و زندگی روستاییانی که به کشاورزی مشغول هستند و فرهنگی خاص دارند.
