معنی فارسی pebbled
B1حالت یا ویژگی یک سطح که با سنگریزهها پوشیده شده باشد.
Having a surface covered with small stones or pebbles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیر سنگریزهای خوشایند بود که روی آن راه برویم.
مثال:
The pebbled path was pleasant to walk on.
معنی(example):
او طرح سنگریزهای باغ را تحسین کرد.
مثال:
She admired the pebbled design of the garden.
معنی فارسی کلمه pebbled
:
حالت یا ویژگی یک سطح که با سنگریزهها پوشیده شده باشد.