معنی فارسی pebrinous
B2مربوط به یا مبتنی بر پبرین، به شرایط یا عوارضی اشاره دارد که به این بیماری ارتباط دارد.
Relating to or characterized by pebrine; describes conditions affecting silkworms due to the disease.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت پبرینی کرم ابریشم باعث کاهش تولید شده بود.
مثال:
The pebrinous condition of the silkworm caused a decline in production.
معنی(example):
علائم پبرینی میتواند برای کشاورزان کرم ابریشم ویرانگر باشد.
مثال:
Pebrinous symptoms can be devastating for silkworm farmers.
معنی فارسی کلمه pebrinous
:
مربوط به یا مبتنی بر پبرین، به شرایط یا عوارضی اشاره دارد که به این بیماری ارتباط دارد.