معنی فارسی pech
B1 /pɛk/پک، احساسی ناخوشایند و غمانگیز که در روح و روان انسان به وجود میآید.
A sense of sadness or discomfort in the heart or spirit.
- verb
verb
معنی(verb):
To pant, to struggle for breath.
example
معنی(example):
وقتی خبر را شنید، در دلش یک حس بیحالی داشت.
مثال:
He felt a pech in his heart when he heard the news.
معنی(example):
پس از آن بحث، یک حس نامطبوعی در فضا وجود داشت.
مثال:
After the argument, there was a strange pech in the air.
معنی فارسی کلمه pech
:
پک، احساسی ناخوشایند و غمانگیز که در روح و روان انسان به وجود میآید.